کد مطلب:211379 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:103
دین اسلام در تطورات سیاسی
پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از 23 سال ابلاغ دین و شریعت در سال یازدهم هجرت رحلت كرد سقیفه بنی ساعده پیدا شد و خط سیر اسلام را عوض كرد برای احراز مقام و كرسی حكومت خواه و ناخواه احادیثی جعل شد و احادیثی متروك و محو گردید تا دوره خلافت شیخین و عثمان سپری شد تا حق به خانه خود برگشت تحریكات جنگی آغاز گردید و جنگ جمل و صفین و نهروان پیش آمد و منجر به شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام گردید.
سی سال این تحول ادامه داشت معاویه بر سریر سلطنت استقرار یافت و برای تحكیم مبانی دولت اموی بذل سعی كافی شد و تمام مقدسات اخلاقی را زیر پا نهاده با سیاست تفرقه و حكومت به جان و مال و ناموس و نفوس مردم تعدی نمودند و در این مدت امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام سبطان رسول الله و سیدان شباب اهل الجنه كه از برجسته گان صلحای روزگار بودند مواجه با این سیاست شوم شده هر دو فداكاری شگفت آمیزی نشان دادند اولی به صلح و دومی به جنگ كه سطور زندگانی آنها برجسته ترین سطور تاریخ بشری در صلح و جنگ است به شرحی كه در كتب زندگانی آنها نوشته شد.
از سال 41 تا سال 61 كه معاویه مرد علم و فضیلت روزافزون راه به زوال و انحطاط می پیمود و امویین از هیچ كاری دریغ نداشتند احكام و قوانین اسلام به شیوه دلخواه و سیاست اجرا می شد نه به حكم حق و عدالت و خصوصیات آن را در زندگانی سیدالشهداء می توان خواند.
تا امویین هم از فرط شهوات و خطیئات سیاست آنها مشؤم و موهون شد و رو به زوال گذاشتند و حضرت امام زین العابدین سجاد علیه السلام هم در گوشه انزوا قرار گرفت علم و فضیلت را به صورت ادعیه و اذكار و راز و نیاز نگاشت قدرت بر تظاهر مكتب علم و دین نداشت ولی چون تحولی بین ضعف اموی و افكار ظهور و بروز حكومت دیگران رخ داد حضرت امام محمدباقر (ع) از این فترت و تحول استفاده فرمود و قریب بیست سال بساط علم و معرفت را گشود و افكار را به حقیقت دین و مبانی اصول ایمان و یقین جلب فرمود و مدلول صحیفه سجادیه را برنامه كار خود قرار داد و علوم و فنونی را شروع كرد و نشان داد كه خود باقر علوم و شكافنده معضلات مسائل علمی است و آن نكات و دقایقی كه از زمان امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) به حال اجمال مانده بود همه را مورد تجزیه و تحلیل و تشریح و تعریف و توصیف قرار داد و بساط علم را گسترانید تا همه از آن استفاده كنند.
[ صفحه 207]
دولت بنی مروان كه به عیش و نوش مشغول بوده و حكومت اموی كه فقط هدفش تأمین مال بود از این حقایق روحانی و سیادت معنوی بی خبر و راهی دیگر می پیمود - تا امام محمدباقر علیه السلام اذهان و افكار را حاضر برای یك كلاس بالاتر و یك بحث عمیق تر و دقیق تر كرده و ذوق و سلیقه و استعدادها را پرورش داد و رشته را به دست فرزند خود كه در مهد تربیت پارسائی و تقوای پدرش زین العابدین علیه السلام پرورش یافته و از مكتب تحقیق و عمق علم خود سرچشمه گرفته سپرد و درگذشت.
این تحولات سیاسی در نیمه قرن اول و نیمه قرن دوم یك فرصت خوب و متناسبی بود كه زمامداران سیاسی را به كام دل از شهوات برساند به شرحی كه در تاریخ مفصل اسلام نگاشتیم و امام محمدباقر علیه السلام و امام جعفرصادق علیه السلام هم در این مدت جلب اذهان صافیه را نموده مكتب علم و فضیلت را بگشودند این بساط علم و دانش دامنه اش از مدینه به شام گسترده شد و از شام به عراق كشید و رونق بازار علوم و فنون قوت گرفت و خریداران زیادی از اطراف ممالك اسلامی كه ایران سهم بزرگی داشت به این مدرسه علمی قدم گذاشتند و مدینه فاضله تشكیل شد.
امام جعفرصادق علیه السلام در حدود 25 سال بدون معارض توانست مكتب جعفری را به رسم تدریس كلاسیك از آیات و احكام و احادیث و علوم و فنون افتتاح كرده و شخصا با سعی و عمل طاقت فرسائی به افراد مختلف و طبقات مختلف با مراحل و مراتب مختلف استعداد و لیاقت درسی و علمی - دانش و بینش آموخت وعده آنها از چهار هزار نفر گذشت.
دعوت مردم به خلافت جدیدی علیه امویین و آل مروان كه چهل سال روزافزون قوت داشت تا به زمامداری بنی عباس خاتمه یافت نه تنها مزاحم این تأسیسات فرهنگی نبود بلكه برای جلب توجه مردم كمكی شایان به نشر این مؤسسه علم و دین كرد و اختلاط و امتزاج ملل عرب با عجم هم خریدار دانش و بینش روزافزون توسعه یافت و كلیه مسلمین آن عصر با سابقه مكتب باقری محور علم و فضیلت را جز امام جعفرصادق علیه السلام نمی شناختند و لذا تا اواسط حكومت منصور هم نشر معارف دین رسما ادامه داشت ولی در اواخر عمر آن مرد بد نفس خونخوار آنقدر بر امام صادق علیه السلام سخت گرفت و از ترس تزلزل حكومتی كه خود آنها مخبر صادق آن بودند زجر و ستم كرد تا بالاخره پس از شش بار مسموم ساختن امام صادق علیه السلام او را به وضعی فجیع مسموم كرد و شهید نمود.
[ صفحه 208]
سی سال این تحول ادامه داشت معاویه بر سریر سلطنت استقرار یافت و برای تحكیم مبانی دولت اموی بذل سعی كافی شد و تمام مقدسات اخلاقی را زیر پا نهاده با سیاست تفرقه و حكومت به جان و مال و ناموس و نفوس مردم تعدی نمودند و در این مدت امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام سبطان رسول الله و سیدان شباب اهل الجنه كه از برجسته گان صلحای روزگار بودند مواجه با این سیاست شوم شده هر دو فداكاری شگفت آمیزی نشان دادند اولی به صلح و دومی به جنگ كه سطور زندگانی آنها برجسته ترین سطور تاریخ بشری در صلح و جنگ است به شرحی كه در كتب زندگانی آنها نوشته شد.
از سال 41 تا سال 61 كه معاویه مرد علم و فضیلت روزافزون راه به زوال و انحطاط می پیمود و امویین از هیچ كاری دریغ نداشتند احكام و قوانین اسلام به شیوه دلخواه و سیاست اجرا می شد نه به حكم حق و عدالت و خصوصیات آن را در زندگانی سیدالشهداء می توان خواند.
تا امویین هم از فرط شهوات و خطیئات سیاست آنها مشؤم و موهون شد و رو به زوال گذاشتند و حضرت امام زین العابدین سجاد علیه السلام هم در گوشه انزوا قرار گرفت علم و فضیلت را به صورت ادعیه و اذكار و راز و نیاز نگاشت قدرت بر تظاهر مكتب علم و دین نداشت ولی چون تحولی بین ضعف اموی و افكار ظهور و بروز حكومت دیگران رخ داد حضرت امام محمدباقر (ع) از این فترت و تحول استفاده فرمود و قریب بیست سال بساط علم و معرفت را گشود و افكار را به حقیقت دین و مبانی اصول ایمان و یقین جلب فرمود و مدلول صحیفه سجادیه را برنامه كار خود قرار داد و علوم و فنونی را شروع كرد و نشان داد كه خود باقر علوم و شكافنده معضلات مسائل علمی است و آن نكات و دقایقی كه از زمان امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) به حال اجمال مانده بود همه را مورد تجزیه و تحلیل و تشریح و تعریف و توصیف قرار داد و بساط علم را گسترانید تا همه از آن استفاده كنند.
[ صفحه 207]
دولت بنی مروان كه به عیش و نوش مشغول بوده و حكومت اموی كه فقط هدفش تأمین مال بود از این حقایق روحانی و سیادت معنوی بی خبر و راهی دیگر می پیمود - تا امام محمدباقر علیه السلام اذهان و افكار را حاضر برای یك كلاس بالاتر و یك بحث عمیق تر و دقیق تر كرده و ذوق و سلیقه و استعدادها را پرورش داد و رشته را به دست فرزند خود كه در مهد تربیت پارسائی و تقوای پدرش زین العابدین علیه السلام پرورش یافته و از مكتب تحقیق و عمق علم خود سرچشمه گرفته سپرد و درگذشت.
این تحولات سیاسی در نیمه قرن اول و نیمه قرن دوم یك فرصت خوب و متناسبی بود كه زمامداران سیاسی را به كام دل از شهوات برساند به شرحی كه در تاریخ مفصل اسلام نگاشتیم و امام محمدباقر علیه السلام و امام جعفرصادق علیه السلام هم در این مدت جلب اذهان صافیه را نموده مكتب علم و فضیلت را بگشودند این بساط علم و دانش دامنه اش از مدینه به شام گسترده شد و از شام به عراق كشید و رونق بازار علوم و فنون قوت گرفت و خریداران زیادی از اطراف ممالك اسلامی كه ایران سهم بزرگی داشت به این مدرسه علمی قدم گذاشتند و مدینه فاضله تشكیل شد.
امام جعفرصادق علیه السلام در حدود 25 سال بدون معارض توانست مكتب جعفری را به رسم تدریس كلاسیك از آیات و احكام و احادیث و علوم و فنون افتتاح كرده و شخصا با سعی و عمل طاقت فرسائی به افراد مختلف و طبقات مختلف با مراحل و مراتب مختلف استعداد و لیاقت درسی و علمی - دانش و بینش آموخت وعده آنها از چهار هزار نفر گذشت.
دعوت مردم به خلافت جدیدی علیه امویین و آل مروان كه چهل سال روزافزون قوت داشت تا به زمامداری بنی عباس خاتمه یافت نه تنها مزاحم این تأسیسات فرهنگی نبود بلكه برای جلب توجه مردم كمكی شایان به نشر این مؤسسه علم و دین كرد و اختلاط و امتزاج ملل عرب با عجم هم خریدار دانش و بینش روزافزون توسعه یافت و كلیه مسلمین آن عصر با سابقه مكتب باقری محور علم و فضیلت را جز امام جعفرصادق علیه السلام نمی شناختند و لذا تا اواسط حكومت منصور هم نشر معارف دین رسما ادامه داشت ولی در اواخر عمر آن مرد بد نفس خونخوار آنقدر بر امام صادق علیه السلام سخت گرفت و از ترس تزلزل حكومتی كه خود آنها مخبر صادق آن بودند زجر و ستم كرد تا بالاخره پس از شش بار مسموم ساختن امام صادق علیه السلام او را به وضعی فجیع مسموم كرد و شهید نمود.
[ صفحه 208]